بسم رب الشهداء والصدقین
شهید : طلبه شهید محمد خائفی
نام پدر : عزیز
منطقه عملیات : شلمچه
تاریخ تولد : 1351
تاریخ شهادت : 28/2/1367
محل تولد : ساری – روستای جامخانه
زندگینامه
شهید در پاییز 1351 در خانواده های مذ هبی و مومن و آبرومند چشم به این جهان گشود و خداوند این فرزند را به همراه خیلیاز برکات به این خانواده عطا کرد . سر نوشت این کودک چنان بود که در نهایت می بایست با بهترین درجه معنوی و توفیق شهادت بسوی معبودش برود و هر کس که ذره ای از کودکی این شهید بزرگوار را به یاد دارد می داند که آن همه حوادث سهمگین که آن شهید بزرگوار از آنها جان سالم به درد برد همه آنها مصلت خداوند بود تا شهید عزیز زنده بماند و با اینکه سن آن شهید چهار ده (14) سن بیش نبود و به قول همسنگرانش دوران بلوغ را در جبهه گذراند هم آن وقت و شهادت رسید . شهید بزرگوار در 6 سالگی برای کسب علم دانش و شور و شوغ در سال 1357 به مدرسه ابتدائی واقع در پایین محل روستای جامخانه رفت و به مدت 5 سال دوران ابتدائی را درآنجا گذراند و حین خواندن دروس ابتدائی آن چنان علاقه و ا فری نسبت به روحانی شدن را نشان میداد که موجب شگفتی و به حوزه نکاء مدرسه ی علمیه امام صادق (ع) برده و در آن حوزه ثبت نام کرده و محمد در حوزه علمیه مشغول به تحصیل علوم حوزوی شد و تا سال 1365 در این حوزه اصول مقدماتی درس حوزه را به پایان رسانید و سپس برای ادامه تحصیل دروس حوزه عازم حوزه ی علمیه امام خمینی (ره) گرگان شد و شروع به خواندن درس لمعه نمود یعنی درس فقه حوزه پر داخت و استعداد و نبوغ خاصی از خود نشان می داد . در سال 1366 یعنی اول پانزده سالگی برای گذراندن دوران آموزشی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اعزام شد و بعد از پایان دوره آمورزشی عازم جبهه شد که برادران سپاه بنیاد شهید در جریان هستند که در سال1366 محمد شناسنامه خود را دست زد و تبدیل به سال 1349 کرد .او در سال 1365 که می خواست با شناسنامه برادرش به جبهه برود یک نوار سخنرانی پر نموده ودر آن خبر از آینده خود داد و مثل صحنه فیلم در آن میبیند که به شهادت میرسد و مردم در هوای گرم او را تشییع می کنند واو خودش از تشییع کنندگان تشکر می کند و حتی برای خودروزه می خواند و و این نوار سندی ماندگار ومانندیک معجزه در دست این خانواده می باشد تا همانگونه که خود شهید گفته .:(این نوار را پر نمودم تا یادگار پس از شهادتم بماند تا شاید راهنمایی باشد و گمراهن را و نویدی باشد برای افراد با ایمان ) بهترین و زیباترین خاطرهای که از شهید میتوان گفت همان شعری است که شهید قبل از شهادت خودبر روی عکسش نوشت:
پر طاووس را به کرکس ندهند این نصیب است که به هر کس ندهند
سر انجام این شهید که به واحد تخریب لشگر 25 کربلا در منطقه عملیاتی شلمچه اعزام شده بود بر اثر ترکش خمپاره به درجه رفیع شهدت در تاریخ 28/2/1367 نائل آمد .
یاد و نام شهدای گرامی و جاودانه باد.
حسینُ منّی و انَا مِن حُسین
نظرات شما عزیزان: